معنی فدراسیون قایقرانی

لغت نامه دهخدا

فدراسیون

فدراسیون. [ف ِ دِیُن ْ] (فرانسوی، اِ) اتحادیه ٔ چند کشور. (حییم). دولتی که چند ایالت با هم تشکیل دهند. (وبستر). || اتحاد. (حییم). || در تداول فارسی امروز به انجمنی اطلاق می شود که برای تنظیم و نظارت بر امور اجتماعی تشکیل گردد، و بیشتر مورد استعمال آن در کارهای ورزشی است.

فرهنگ عمید

فدراسیون

(ورزش) سازمان یا انجمنی که برای اداره کردن رشته‌ای ورزشی تشکیل شود،
اتحادیه‌ای از سندیکاهای کارگری،
(سیاسی) اتحادیه‌ای از چند ایالت که به‌صورت یک کشور اداره می‌شود،

فارسی به عربی

فدراسیون

اتحاد، اِتِّحادٌ، اِتِّحادٌ استِقلالی، اِتّحادٌ مَرکَزی، الاتِّحادیهُ، الإتحاد

فرهنگ معین

فدراسیون

اتحادیه ای مرکب از چند کشور یا استان، سازمان یا انجمنی که برای اداره یک رشته ورزشی تشکیل می شود. [خوانش: (فِ یُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

فدراسیون

دولتی که چند ایالت با هم تشکیل دهند، انجمنی که برای تنظیم و نظارت بر امور اجتماعی تشکیل گردد و بیشتر مورد استعمال آن در کارهای ورزشی می باشد

فارسی به ایتالیایی

فدراسیون

federazione

فارسی به ترکی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

فدراسیون قایقرانی

883

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری